اختلاف داشتن یا مختلف بودن؟
به نظر من، تفاوت آدمها با همدیگه به میزان قابل توجهی، برمیگرده به سوالهایی که هرکسی از خودش میپرسه. اینکه ما با چه افرادی زندگی میکنیم، چه جاهایی میریم، چه حرفهایی میشنویم و راجع به چه موضوعاتی فکر میکنیم، مسلما تاثیر مستقیم میذاره روی همین سوالها. پاسخ این سوالها هستند که به طور مستقیم یا غیر مستقیم فعالیتهای روزانه ما رو شکل میدن. مثلا کسی که بیشتر سوالهایی که از خودش میپرسه اینه که "آیا من زیبا هستم؟" قطعا بخش مهمی از زندگیش صرف این میشه که به این سوال جواب بده. و این آدم خیلی تفاوت داره با آدمی که بیشتر سوالهایی که از خودش میپرسه اینه که "آیا من آدم خوبی هستم؟". حتی همین سوال دوم هم بسته به اینکه چه تعریفی از "خوب بودن" داری، تو رو متفاوت میکنه از دیگری که تعریف متفاوتی از "خوب بودن" داره. اما چیزی که واضحه اینه که مسیر زندگی نفر اول و دغدغههاش برای "زیبا بودن" و مسیر زندگی نفر دوم برای "خوب بودن"، از اونها دو انسان کاملا متفاوت خلق میکنه. هر دوی این صفات، خیلی نسبی هستند. هر دوشون هم صفات مثبتی هستند. اما با هم فرق دارند. حالا همین قضیه رو تعمیم بدید به سوالهایی مثل "چرا من نباید پولدار باشم؟" یا "دین کجای زندگی من قرار داره؟" و...
به نظر من، اگه یه نفر بخواد شخصیت خودش رو درست انتخاب بکنه و اونو دوست داشته باشه و بخاطر همین انتخاب و دوست داشتن، از اطرافیانش تاثیر پذیری کمی داشته باشه، باید بتونه تفاوتهای خودش و اونها رو کاملا بشناسه و دلایل به وجود اومدن این تفاوتها رو درک کنه. شناخت تغییراتی که هر کدوم از ما با گذشت زمان داشتیم، به نظر من، یه تمرین خیلی خوب برای رسیدن به این درک هست. اما این، کار خیلی سخیته. چون کسی که از شخصیت شماره 1 به شخصیت شماره 2 تغییر کرده و احتمالا این تغییر خیلی تدریجی بوده، نمیتونه به این فکر کنه که این تغییر مثبت بوده یا نه، مگر اینکه بتونه از بیرون به خودش نگاه کنه.
خیلی جالبه. حتما امتحانش کنید. به سوال هایی که از خودتون میپرسید، سوالهایی که قبلا از خودتون میپرسیدید بیشتر توجه کنید. تفاوتهای امروزتون با دیروزتون رو پیدا میکنید. همینطور تفاوتهایی که با دیگران دارید. اون وقت این سوال رو از خودتون بپرسید "آیا این تفاوتها رو دوست دارم؟". جواب این سوال برای رسیدن به ثبات در شخصیتی که دوستش دارید خیلی کمک میکنه. شاید این طوری فردا از تصمیماتی که امروز برای زندگیتون گرفتید، رضایت بیشتری داشته باشید :)
پینوشت: این فکرها وقتی با جمعی از دوستان بودیم و هر کدوم داشتند از آرزوهاشون میگفتند، به ذهنم اومد. چیزی که آرزوی اونها بود و با ذوق و شوق در موردش صحبت میکردن، من بهش فکر هم نکرده بودم، حتی! به جاش احتمالا داشتم به این چیزا فکر میکردم!